حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد


زیبایی رفتار زنان و نوع نگاه اسلام به زنان و
شیرزنان

آیه 97 سوره نحل:


هر کس از مرد وزن،کار نیکی به شرط ایمان به خدا جای آرد، خدا او را زنده کرده و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که کرده باو عطا می کنیم.


عدم تفاوت در پاداش زن و مرد :

بنابراین پاداشی به آنها می دهد که حتی آنهایی که آنها را ترغیب می کنند اطلاعی از بزرگی ِ این پاداش ندارند. ما نمی توانیم بگوییم عمل مرد 7 درجه و عمل زن 5 درجه و بالعکس.در حالیکه در آن زمان یهود و انصاری زنان را از اغلب امتیازات محروم کردند. و تنها اسلام بود که تساوی حقوق بین زن و مرد را اعلام کرد
فمنیست:نگاه افراطی ِ به زن،که زن را موجودی برتر و مرد را بدتر می داند.یک نوع نگاه افراطی که قبلا مردها نسبت به زنها داشتند. و اما اسلام بود که گفت میان مرد و زن هیچ تفاوتی نیست و بالایی هر شخص به درجه ایمان اوست

حیات طیبه:

اولا این حیات طیبه جدیده .نمیگه ما زندگی شما را طیب می کنیم.بلکه میگه وقتی مردید ما شما را زنده می کنیم به حیات طیبه . زندگی که کاملا متفاوت از زندگی های دیگر است.

و اما شرایطش :

1 .
در این زندگی دل تو دیگه متعلق به خداست.اگر خداوند اجازه داد مهر به کسی،علاقه به کسی، از فیلتر خدا بگذره وارد دل میشه اگر نه اصلا وارد نمیشه. ورود به قلب ممنوعه. دم در ورودی مهر به قلب، یه تابلو زده ورود مثلا فلان مهر ممنوع. اصلا وارد نمیشه.چرا برخی از ما در برابر بعضی مهرها و علاقه های غیر ا لهی کم میاریم؟چون حیاتمون حیات طیبه نیست. زندگی مردگان است. مردگان خوب تشخیص نمی دهند.اما وقتی انسان زنده است هیچ هنری،هیچ صدایی،هیچ ظرافتی نمی تونه اونو فریب بده اصلا وارد نمیشه اصلا اون نوع از انسان رو که می بینه بهش حالت تنفر دست میده یه وقت تو بحث سلوک بهتون گفتم در زمان رژیم گذشته آمیرز جواد آقای تهرانی در مشهد مقدس در منزلشون بودند گفتند آقا وزیر فرهنگ و علوم و معارف منقول و غیر منقول اومده مشهد زیارت امام رضا.شما هم عالم بزرگ و جلیل القدر شهر هستید می خواد بیاد خدمت شما برای دستبوس. به محض ورود به اتاق آمیرزجواد از جا پریده بود آدم عجیبی بود از پنجره اتاق پریده بود تو حیات بغلی با اون سن و سال. بهش گفته بودند کجا؟گفته بود مگه ندیدی؟جانوری اومد داخل،ما هم مجبور شدیم در بریم.و ابهت همچین شخصی وارد قلب نمیشه.این مال کیه؟من عمل الصالح !
آمیرزجواد آقای تهرانی از یکی از شاگردانشون نقل می کردند . می گفتند که ایشون از وقتی ما یادمون بود ایشون پشت گردنشون انحنا داشت.مهره های گردنشون معیوب شده بود. کج و خمیده شده بود. ازشون می پرسند قضیه چیه؟تصادف کردی؟مشکلی پیش اومده؟فرموده بودن نه.این یادگار دوران جوانی من است.اینقدر من در خیابان راه رفتم و سرم را پایین انداختم این مهره دیگه عادت کرده خم شده. به همچین جایی می رسه. آنها زیباترین نوع حیات را دارند و آن احیاء حق است.دل متعلق به خداست

احقاق حق

کسی که حیات طیبه دارد نمی تواند حقی را ببیند که دارد پایمال می شود و اقدام نکند.

حق را می شناسد

به حق دل می بندد

به دنبال حق می رود

به حق وصل می شود

و دفاع از حق می کند


عدم ترس از غیر خدا

هیچ کس غیر از خدا نمی تواند او را محکوم می کند. فقط از یک چیز می ترسد از خداشدید می ترسد. جلوی برخی از اولیاء خدا گناهی را بیان می کردند که فلان جوان ،فلان مسن،فلان خانم و آقا فلان کار رو کردند من می دیدم که رنگش می پریدمی گفت:المعاذ بالله.در حالی که امروزه از کوچک تا بزرگ خیلی راحت دروغ می گویند.
همانقدری که ما از مادیات می ترسیم. آقا آبروی دنیاییت بره چقدر می لرزی؟آقا ورشکست بشی رنگت می پره.بزرگان ما، ازاینکه احیانا آبروشون جلوی خدا بره می لرزند.مثل این می مونه که تو یک گناهی رو مرتکب می شوی و از فکر اینکه روزی مردم به این گناهت پی ببرند می ترسی.از این فکر ترس در وجودت ایجاد میشه. اولیاء خدا و آنهایی که در حیات طیبه هستند از فکر گناهی که ممکن است و شاید اتفاق بیفتد می ترسند.

ندیدن جز حسن و زیبایی


فقط یک زشتی را در دنیا می شناسند و آن هم نافرمانی خداوند است.بلا عالیه. امتحان عالیه.مقام عالیه. بی مقامی عالیه.غنا عالیه. فقر عالیه.آبرو عالیه. بی آبرویی عالیه.خداوند به این جور انسانها یک توانایی خاصی می دهد که تو که اینقدر زیبا می بینی چه خوبه خلق زیبایی قدرت منو در تو ببیند. اومد خدمت آیت الله طباطبایی عرض کرد آقا باغ مارو زنبور زده وحشتناک ریختن تو باغ و ریشه درختان و میوه ها رو دارن خشک می کنند.بعد گفت چه کنم؟گفتند برو بهشون بگو محمد حسین طباطبایی گفتند که برید !!! جااااااااان!؟؟گفت برو بهشون بگو دیگه. طرف باورش نشد. رفت توی باغ ایستاد قسم می خورد امتحانی گفتم مزاحم نباشم وسط خوردنتون آقا آیت الله طباطبایی فرمودند از این باغ برین. دیدم همه از روی درختان بلند شدند رفتند!!!!

انسان در نفس خودش نور، کمال،عزت،قوت،لذت و سروری رو آنقدر درک می کند که برای هیچ کسی نمی شود تعریف کرد که این داره چی می کشه.اصلا من و شما نمی تونیم درک کنیم که خانم زینب (س)چطوری تحمل کرد. ما نمی تونیم بفهمیم که با اینهمه بساطِ مصیبت، چطور آرام و متکبر و با سینه سپر گویا علی وارد شده، وارد شد وخیلی آرام وقتی یزید داشت طعنه می زد که دیدید چطور خداوند شما را خوار کرد وزینب با لبخند فرمود و ومارایت الا جمیلا! در حالیکه ما اگر مرغ گیرمون نیاد به خدا گله می کنیم و با کوچکترین ناراحتی،لحن صحبتمون با خدا لحن متوقع و طلبکارانه و گله میشه.

این انسان ،لذتی پیدا می کند خارج از کدورت. لذتهای دنیا گوشه کنارش همیشه یه کمی تلخی داره. ضرب المثلی هست که نابرده رنج،گنج میسر نمی شود.این مال آدمای دنیاییه. مال آدمای عادیه.تازه وقتی گنج رو بهت دادند زحمت نگه داشتن گنج،زحمت بر باد نرفتن و اینکه سالم باشه بتونه استفاده کنی و...رو داری.کلی زحمت توش خوابیده. اما ناتوانی زینب در نماز ایستاده شام عاشورا در 11 محرم ناتوانی روحی نبود بلکه ناتوانی جسمی بود.غذا نخورده آب نخورده فشارِِ مصیبت، جسمش رو خسته کرده.

نماز ِتو، به خیمه سوخته عباد را عبادت آموخته !

سعادتی مبرا از شقاوت:

اینها همیشه احساس سعادت می کنند.احساس برتری می کنندو وهیچوقت شقاوت در دلشان رخنه نمی کند ولو مثل امیرالمومنین بزنند سر صدها نفر از دشمنان را جدا کنند بعد اینقدر باسعادت و بارقت در خانه خدا در برابر یتیم اینقدرراحت می نشینند و اشک می ریزند وباورشان نمی شود و ما این صحنه ها را در جبهه دیدیم.یعنی جنگ در راه خدا آنهایی که مخلص بودند ابدا برایشان شقاوت نمی آورد.بر خلاف جنگهای جهان،آدمی که زیاد خون بریزه دیگه شقی میشه.مرده شور با مرده دیگه زیاد احساس خاصی نداره. رزمنده آمریکایی وقتی به شهر برمی گرده دنبال کسی می گردد که سرش را از بدنش جدا کنداما می بینی هر چه بیشتر قساوتهای مادی جنگ و جدیت میاد تو کار می بینی امام حسین راحت تر و رقیق تر میشه. می بینی آقا عبدالله در بدترین لحظات جنگ، دلش برای دشمنانش می سوزد و این فرد در آخرین قدم حیات طیبه راضی است. هم او از خدا راضی است و هم خداوند از او راضی!







حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد


و اما برگردیم به تفاوتهای زن و مرد

ما یک تفاوت جسمی در زن و مرد داریم.هر کس بخواهد این تفاوت جسمی را نقص کند و مخالفت کند و بر هم بزند و گرنه در جهان امروز،و با علم امروز شاید بشود با تزریق هورمون هایی کاری کرد زنی از لحاظ جسمی بر مرد برتریهایی داشته باشد.در صورتی که همین الان زن با همین هورمون زنانه اش حتی برتریهایی جسمی بر مرد دارد.

از لحاظ روحی،زن برتریهایی بر مرد دارد.از نظر روحی توان زن بسیار بالاست.

در عشق و محبت

در صبر(چه بسیار زنانی که پای مردشان نشستند و خیلی کمند مردانی که پای زنانشان نشسته اند)

امام صادق فرمودند :
بر خلاف تمام چیزهایی که شما شنیده اید که اگر زن نبود شیطان کم می آورد.زن یکی از درهای جهنمه و دستیار شیطان است و اکثر اهل جهنم فریب زن را خوردند.امام صادق به ذات زن دارد فکر می کند.

اکثرالخیر فی النساء .

بیشترین قسمت از خوبیهایی که خداوند خلق کرده در نساء است.

چرا؟چون وشما برای رسیدن به حیات طیبه و انسانیت به زور بازو احتیاج نداریم قدرت چشم و تن صدا و مقام دنیا احتیاج نداریم.به وزن و برتریهای فیزیکی و جسمی احتیاج نداریم.چیزی که انسان برای رسیدن به خداوند و حیات طیبه نیاز دارد عشق است و محبت و صبر!که این 3 خصوصیت در زنها بیشتر است.لذا در آماری که در سطح جهانی داریم آمار زنان در ستاد ایتام و خیریه،در پرستاران و امدادگران و....قریب به 80 در صد را بانوان تشکیل می دهند.

جهاد دوگانه

برای مردها بعضی وقتها باب جهاد بسته است. باب جهاد برای زن هیچ گاه بسته نیست. خانه داری برای زن بهترین جهاد است. لذا اگر آقا عبدالله با خودش زنان را می برد به این دلیل است که می خواهد به ما اثبات کند که هیچ گونه نقصی در کار نیست!

پیامبر فرمودند:
اگر پدری در بیرون خواست برای بچه هایش خرید کند و پولش کم بود برای دختراش خرید کند پسرا نمی خواد.اگرپدر و مادری در اتاق نشستند و دختر و پسرش وارد شدند جلوی پسرش بلند نشد، نشد اما جلوی دخترش بلند شود و.....


زنان بیشتر از مردان به بهشت می روند.امروزه مردها احساس ضعف نمی کنند بلکه این زنانند که فکر می کنند اسلام و خدا برای آنها کم گذاشته بلکه در احترامات و همه چیز اولند.آقا امیرالمومنین رفتارش با ام کلثوم و زینب در تاریخ هست.بارها و بارها آقا با زینب رفتاری داشتند که همچین رفتاری را با حسن و حسین نداشتند.در تاریخ نوشته بعضی وقتها خانم زینب پدر را صدا می زدند بابا، جواب نمی دادند دفعه دوم بابا، باز هم جواب نمی دادند دفعه سوم بابا به زحمت جواب بالاخره می دادندبه طوری که فضه اعتراض کرد که چرا محل به دخترت نمی گذاری؟گفت نمی دانی فضه چقدر این صدای زینب برای من عزیزه وقتی میگه بابا من جونم به لبم میاد کیف می کنم دوست دارم بیشتر بگه. بنابراین تفاوتی که در زن و مرد است تفاوت ذاتی است و با ذات کسی نمی تواند مقابله کند و هرمردی ادای مردی را دربیاورد مخالفت با ذاتش کرده و هر زنی ادای مردی را دربیاورد مخالفت با ذاتش کرده این دو مکملند و مکمل دو جنس کاملا مخالف مکمل می شوند نه دو جنس کاملا برابر.مکمل یعنی اینطرف یک نقصهایی داره اینطرف هم یه نقصهایی.این نقصها در هم فرو میره و سطح کاملا ثابت میشه.

و اما کربلا:

دیشب در مورد جناده انصاری و پسر 11 ساله اش گفتیم.بعد از اینکه پسر 11 ساله جناده شهید شد و سرش رو به سمت همسر جناده انداختند .این با چوب حمله کرد به دشمن. دو نفر راهم، مجروح کرد.که امام فرمودند:برگرد.رجز که می خوند جالبه:

انی عجوز فی النساء ضعیفه خامیه بالیه نحیفه

اضربکم بضربه عنیفه دون بنی فاطمه الشریفه
((به من نگاه می کنی من یک پیرزن عجوزه وضعیف سالخورده هستم اما با توانی که از عشق پسر فاطمه شریفه گرفتم اگر امام جلوی مرا نمی گرفت همه شما را به درک می فرستادم.))

در برخی از جاها زن از نظر جسمی،وقتی عشق میاد رو کار و وظیفه احیا می کنه و امام اجازه میده به همه جهان نشون میده که من کمبود ندارم.